بدون کار، بدون خانواده. بدون زندگی، خودش. بازی در منطقه ای افسرده از کلان شهر اتفاق می افتد، که تا لبه پر از عاشقانه های حومه روسیه است. خلاصه داستان زندگی سخت یک کارمند اداری است که به دلیل شرایط مجبور به کار به عنوان لودر می شود. فقط توییتر و مشروبات الکلی به پسر اجازه نمی دهد که بالاخره دست روی خود بگذارد. اما بعد از یک شیفت طولانی، همکار قهرمان اصلی یک قرص جادویی "آسپرین" را به او می دهد که او را از همه ناملایمات نجات می دهد.
اطلاعات دقیق...